سفارش تبلیغ
صبا ویژن

                                                شعار همیشگی : ما برای مردمیم نه مردم برای ما.

تمرین :


تمام بدن خود را به جز یک دست شل کنید . تما تنش را روی یک دست بگزارید و در چنین حالتی بنشینید و بلند شوید

کنترل اعضای بدن

اصل :قبل از هر چیز باید به معیارهای خود دست یافته و بدن خود را بشناسید .


کنترل اعضا باید بطور موضعی انجام شود . بعنوان بازیگر باید بیاموزید که آنقدر با اعضای کنترل شده به سر برید تا وقتی که بدون فکر کردن به آن ، این کنترل را انجام دهید .


به عنوان بازیگری که برای ایفای نقش های متفاوت به سراغتان می آیند ، باید باموزیم که اعضای بدن خودتان را کنترل کنید تا بتوانید حرکاتی را که به آن عادت ندارید انجام داده ، توانائی راه رفتن به اشکال متفاوت را ، که مربوط به شخص بازی می شود ، در خود به وجود آورید .


روش انجام این کار آن است که بعضی از اعضای بدن خود را با وضعیت متفاوتی در نظر بگیرید . مثلا زانوئی که خم نمی شود یا پشتی که خمیده است . وعضو مورد نظر و عضلاتی که آن غضو را حمایت می کند را حمایت و کنترل می کنند مشخص کنید .


تمرین :


زانوی خود را به وضعی در آورید که خم نمی شود . این زانوی خشک شده را به وضعی کنترل کنید که نگذارید هیچ عضو دیگری از بدن شما سفت و خشک شود .


1- با این زانو خشک شده در اتاق قدم بزنید


2- با آن از پله بالا بروید


3- با آن لبس بپوشید


4- با آن رژه بروید


5- با آن برقصید


6- با آن زندگی کنید


اگر هر روز چند ساعت این تمرین را انجام دهید ، قادر خواید بود که کنترل عضلانی لازم را برای ایفای نقش شخصی که زانوهایش خم نمی شود به دست آورید . توجه داشته باشید این ویژگی به سایر اعضای بدنتان سرایت نکند و دیگر حرکات جسمی شما را تحت تاثیر قرار ندهد .


تمرین :


با استفاده از دو انگشت دست راست خود و مستقیم نگهداشتن انگشتان دوم و سوم یه شکلی که گوئی این دو انگشت صدمه دیده و آنها گچ گرفته اید ، تمرینهای زیر را انجام دهید .


میز را تمیز کنید


کت خود را بپوشید


کت خود را در آورید


یک پیراهن دکمه دار به تن کنید


پیش بند ببندید


این تمرین توانائی مشخص کردن اندامهائی را که در یک کنترل عضلانی مورد استفاده قرار می گیرند ، به شما می دهد . مثل کنترل مفصل ران یا پشت .


این خود شما هستید که باید قانع شوید که آنچه انجام میدهید حقیقی است . شما باید بیاموزید که با این حالت استثنایی که برای بدن خود به وجود آورده اید ، هم بطور مداوم سر برید و هم آن فراموش کید . کنترل عضلات باید به طبیعت ثانوی شما در آید ، به گونه ای که نصبت به آن ناخودآگاه باشید .


کنترل بدن و صدایتان به خود شما مربوط می شود .خود را به بازیگری واقعی تبدیل کردن کار دشواری است .

شلی زبان :

برای از بین بردن شلی زبان ، زبان خود را در پشت دندانها قرار داده ، جمله زیر را بگویید :

(( او دختری فوق العاده و زیبایی بود که در حال قدم زدن در خیابان ، پشت ویترین مغازه ای ایستاد تا نگاه کند ))

شما باید مشخص کنید شلی زبان شما از کجا ناشی می شود . یاد گرفتن اینکه شلی زبان در کجاست ، مقدمه ای برای یادگیری لهجه است .

لهجه :

برای یاد گرفتن لهجه :

1- توصیه می شود که یک حرف صدا دار و دو حرف بی صدا را از زبانی که روی آن کار

می کنید انتخاب کرده و روی آن کار کنید .

2- برای زبانه و لهجه های محلی ، این تمرین و کنترل را در زندگی روزمره خود آنقدر انجام دهید تا وقتی که بتوانید به راحتی آن را ادا کنید .

تمرین :

یک لهجه جنوبی را تمرین کنید .

لهجه اصفهانی

و ...

دوستانی که مشکل کلمه زدگی در کلام خود دارند مثل کلمات : ( گ ، ش ، س ) جملات زیر را حتما روی 10 بار برای خود تکرار کنند . شمرده و با صدا بلند .
 1- کار گدای گیج و گنگ گرگانی کندو کاو گردوی گرد گرکانیست .
 2- شیخ شمس و الدین سه شنبه شب سه شیشه سرکه شیره سر کشید .
 3- دیشب پری شب پس پری شب سه شنبه شب سخت شب سردی بود دیشب .

حافظه عضلانی :

به محض آنکه توانستید با استفاده از دستان خود وسائل فرضی را به کار برید ، به یکی دیگر از اصول حرفه خود اصل حقیقی بودن صحنه دست یافتید . صحنه واقعیت و حقیقت خاص خود را دارد .

قلم خود نویس

عینک

سوزن و نخ

قیچی

آستین

وسایل صحنه همیشه حقیقت دارند . بازیگر باید به نوعی کار کند که حقیقت وسیله را مخدوش نکند .

بازیگر این وسایل را به تنهایی یا در ترکیب با یکدیگر به کار می برد و تخیل خود را به کارمی گیرد که آنها را حقیقی نشان دهد .

مثال :

عینک ، به عنوان یک وسیله صحنه ، تمیز است . اما بازیگر با استفاده از تخیل خود آن را تمیز می کند .

عینک خم شده است بازیگر می خواهد آن را تمیز کند .

عینک شکسته است بازیگر میخواهد آنرا تعمیر کند .

در هر یک از این موارد ، بازیگر با استفاده از وسایل واقعی و به کار بردن تخیل خود ، وسایل را به گونه ای به کار می برد که انگار خراب شده اند .

مثال :

می خواهید در یک ظرف شیشه ای را که خیلی سفت بسته شده است باز کنید .

شما به حسب آنچه که در زندگی واقعی انجام داده اید ، مقدار نیروی عضالانی که برای باز کردن در چنین ظرفی لازم است به خاطر دارید . آن را روی صحنه بکار برید .

در ظرف شل است . شما باید مقدار نیرویی که برای باز شدن در بکار بردید را بخاطر آورید .

واقعی که شما ، با نخ کردن یک سوزن و خیاطی کردن ، یا تمیز کردن عینک و به چشم گذاشتن آن بر روی صحنه به وجود آورید ، برای این نیست که تماشاگر شما را باور کند . برای این است که شما خودتان را باور کنید . بازی خوب زمانی ارائه می شود که شما خودتان قانع شوید که انچه انجام می دهید حقیقت دارد .

این یکی از اصول واقع گرایی است و با انجام دادن کارهای خیلی ساده تحقق انجام می یابد .

با این تمرینات ، شما می آموزید حقیقت حسی حافظه عضلانی خود را به کار برید .

تمرین :

برای ایجاد مهارت در به کار بردن حافظه عضلانی تمرین های زیر را انجام دهید :

1- یک سوزن بر دارید و با نخی فرضی آن را نخ کنید .

2- یک رشته نخ بردارید و با یک سوزن فرضی آن را نخ کنید .

3- با یک نخ و سوزن واقعی یک پارچه واقعی را لبه دوزی کنید .

تمرین :

1- کفش خود را از گل و لای فرضی پاک کنید .

2- از روی یک دامن یا شلوار واقعی ، یک پر فرضی را بر دارید .

تمرین :

چسب به دستتان چسبیده است . دست های خود را تک به تک زیر شیر آب فرضی بشویید و ببینید چسب از دستتان پاک می شود .
شعور جمعی :

تخیل عبارت است از قدرت شما در تجسم چیزهایی که هرگز به آن نیاندیشیده اید . برای اینکه همیشه آماده چنین کاری باشید ، باید بدانید که حافظه شما تا چه حد غنی است . حافظه جمعی نوع انسان چنان است که هیچ بخشی از آنچه که تا کنون دیده ، شنیده ، خوانده و یا لمس کرده است فراموش نمی کند .

شما تنها به به بخش کوچکی از انچه که میدانید متکی هستید ، اما همه چیز را می دانید . همه چیز آنجا حاضر است . گنجینه ای عظیم از دانسته ها در ذهن بازیگر وجود دارد که هرگز ، جز در نمایش از آن بهره برداری نمی شود .

اگر خود را فقط در لحظاتی از زندگی اجتماعی که متعلق به نسل شماست زندانی کنید ، خود را از اشیا و دوره هائی که تجربیات شخصی شما را شامل نمی شود جدا کنید ، نتیجه کلی آن بی حرمتی به کل جهان و بیگانگی شما نسبت به همه آن چیزایی است که به علت قرار نداستن در محدوده عادات روزانه شما ، به فوریت برایتان قال شناسایی نیستند .

اهمیت ادبیات دراماتیک از فرهنگ یونان باستان تا فرهنگ قرن بیستم تداوم دارد . یعنی که :

1- همه خصوصیات ملی و محلی

الف- لهجه ها

ب- منابع طبیعی

2- تغییرات و انتقال سبک ها

3- اعصار گوناگون

4- سطوح مختلف اجتماعی

5- آداب و رسوم اخلاقیات سالهای گذشته

6- تغییر لباسها از نسلی به نسل دیگر

7- تغییرات اثاث خانه

8- اصوات گوناگون موسیقی از روزگاران گذشته

این سیر تکامل اجتماعی است که لیوان سفالی را به لیوان کاغذی یک بار مصرف تبدیل کرده است این بُعد تارخی ، میراث شماست .

 تخیل شما کلیدی است که در این گنجینه عظیم را به رویتان می گشاید .

تخیل می تواند بازیگر را برای ابزار عکس العمل های سریع آماده نگهدار . او میتواند سریع ببیند ، سریع فکر کند و سریع مجسم کند . در تمریناتی که برای تحریک نیروی تخیل بکار می رود ، من به دنبال عکس العمل های آنی بازیگر نسبت به اشیائی که با آن کار می کند می گردم . زیرا برای اینکه تخیل سریع عمل کند ف همه انچه که بازیگر باید انجام دهد آن است که بگذارد تخیل به راحتی کار خود را انجام دهد .
 

دیدن در خیال

مثال :

شخصی را مقابل خود قرار دهید به فاصله 5 ثانیه تمامی خوصوصیاتش رو که می بینید در ذهن بسپارید و پشت به او کنید . در این حالت که هستید تمامی جزئیاتی را که دیدی بیان کنید و بع ببینید که گفته هایتان چقدر صحت داشت .

1- پیراهن او چه رنگی داشت

2- پیراهن چه طرحی داشت

3- چه چیزی زیر پیراهن قرار داشت

4- کروات چه رنگی بود

5- پهنای آن چقدر بود

6- آیا پیراهن جیب داشت

7- چند تا دکمه داشت

8- دوخت یف آن چگونه است

9- پارچه آن از چه **** بود


دیدن در خیال

مثال :

شخصی را مقابل خود قرار دهید به فاصله 5 ثانیه تمامی خوصوصیاتش رو که می بینید در ذهن بسپارید و پشت به او کنید . در این حالت که هستید تمامی جزئیاتی را که دیدی بیان کنید و بع ببینید که گفته هایتان چقدر صحت داشت .

1- پیراهن او چه رنگی داشت

2- پیراهن چه طرحی داشت

3- چه چیزی زیر پیراهن قرار داشت

4- کروات چه رنگی بود

5- پهنای آن چقدر بود

6- آیا پیراهن جیب داشت

7- چند تا دکمه داشت

8- دوخت یف آن چگونه است

9- پارچه آن از چه **** بود

من میخوام شما با تخیل خود مرا دنبال کنید :

تمرین :

1- به کنار پنجره بروید و به بیرون نگان کنید .

2- آیا طارمی را میبینید ؟

3- کبوتری که روی طارمی نشسته را چطور ؟

4- کبوتر را که از روی طارمی پرواز می کند را با چشم خود دنبال کنید بع به کثافتهایی که جا گذاشته نگاه کنید .

5- از بالی طارمی به پایین نگاه کنید .

6- ارابه خوار و بار فروشی و بسته های داخل ارابه رو ببینید .

7- به رنگ اربه نگاه کنید .

8- بچه ای مشغول طناب بازی .

9- به کفشهایی که دختر بچه پوشیده است نگاه کنید .

10- به مردی که دارد ارابه را می کشد نگاه کنید .

11- نحوه لبس پوشیدن او را ببینید .

اگر بازیگری توانائی تعقیب این تصاویر ذهنی و خلق آنها را داشته باشد ، طرحی از خیابان در ذهن دارد . این طرح را روی کاغذ بکشید .


تمرین :

حالا زمستان است . لباسهای زمستانی خود را بپوشید ، به کنار پنجره بایید و بیرون را نگاه کنید .

1- برف باریده است .

2- برف تازه و سفیدی روی طارمی نشسته است .

3- ارابه در آن طرف خیابان ، جلوی یک خانه قرار دارد .

4- بسته های خوار و بار خیس شده است .

5- سطل آشغال در کنار خیابان از برف پوشیده شده است .

6- به جوی آب نگاه کنید .

7- گلدان شمعدانی که شکسته است را ببینید .

8- به داخل گلدان نگاه کنید .

9- روی کپه برف یه پوسته موز افتاده .

10- یک نفر پاش میره روی اون و سر میخوره .

11- سرش داره بد جوری خون میاد .

12- حالا تمام برف اطراف شخص به رنگ قرمز تبدیل شده .

عکس العمل شما نسبت به آنچه که دوست دارید و آنچه که دوست ندارید از نیروی تخیل شما سرچشمه می گیرد . اگر نمی توانید چنین کنید ، بهتر است که بازیگری را رها کنید .تمام زندگی شما در این راه ، بسته به قدرتتان در تشخیص این موضوع است که شمت در حرفه ای هستید که استعدادتان بر نیروی تخیل شما بنا شده است .

منبع : تکنیک بازیگری استلا آدلر




تاریخ : چهارشنبه 94/6/25 | 10:17 عصر | نویسنده : هستی تندر | نظر